English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6089 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
letters rogatory U نامه مشعر بر تقاضای نیابت قضایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rogatory letters U نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
rogatory U نیابت قضایی
to withdraw an application U صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای
blood chit U تقاضای مساعدت و اهدای خون بازوبند تقاضای کمک ازمردم
caveator U کسیکه درضمن تقاضای ثبت اختراع تقاضامیکند به تقاضای دیگران تر
theory of effective demand determination U نظریه تقاضای موثر اصطلاح کینز برای تقاضای کل
expressive U مشعر
indicative U مشعر بر
emblematical U مشعر
significative U مشعر
significative of U مشعر بر
emblematic U مشعر حاوی
viceroyalty U نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
viceroyship U نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
habeas corpus U میدهد مشعر بر اینکه وی را در محضر دادگاه برای رسیدگی به ادعایش حاضرکند
vicariousness U نیابت
procuration U نیابت
procuance U نیابت
substitution U نیابت
lieutenancy U نیابت
vicarship U نیابت
representations U نیابت
vicegerency U نیابت
deputyship U نیابت
representation U نیابت
successions U نیابت توالی
rogatory commission U نیابت قضائی
on behalf of U نیابت از طرف
lieutenancy U ناوبانی نیابت
succession U نیابت توالی
regency U نیابت سلطنت
regencies U نیابت سلطنت
vice president U نیابت ریاست
vice regent U وابسته به نیابت سلطنت
viceregal U مربوط به نیابت سلطنت
subrogation U نیابت جانشین سازی
viceroyal U مربوط به نیابت سلطنت
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
vicarious U به نیابت قبول کردن جانشین
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
economic and social council U به نیابت از طرف مجمع عمومی است
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
princess regent U شاهزاده خانمیکه نیابت سلطنت راعهده دارباشد
jurisdiction U قضایی
judiciary U قضایی
jural U قضایی
juratory U قضایی
juridical U قضایی
judicial U قضایی
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
judicial settlement U حل اختلاف قضایی
judicial delegation U تفویض قضایی
judicial immunity U مصونیت قضایی
judicial circumstantial evidence U اماره قضایی
the rule of law U تامین قضایی
judicial assistance U معاضدت قضایی
presumption juris tantum U اماره قضایی
institution U تاسیس قضایی
judicature U حوزه قضایی
quasi judicial U شبه قضایی
judicature U قوه قضایی
law courts U دادگاه قضایی
law court U دادگاه قضایی
judicial settlement U تسویه قضایی
judicial precedent U رویه قضایی
miscarriages of justice U اشتباه قضایی
jurisdiction U حوزهء قضایی
legal suit U تعقیب قضایی
judiciary U قوه قضایی
precedents U رویه قضایی
precedent U رویه قضایی
litigation U دعوی قضایی
legal assistance U مشاوره قضایی
legal U شرعی قضایی
law agent U نماینده قضایی
miscarriage of justice U اشتباه قضایی
legal aid U معاضدت قضایی
district attorneys U بازپرس بخش قضایی
sub judice U بدون تصمیم قضایی
enforcement of judgement U اجرای احکام قضایی
district attorney U بازپرس بخش قضایی
extrajudicial U خارج ازصلاحیت قضایی
justiciar U مامور قضایی عالیرتبه
legal advice U مشورت یا نظر قضایی
proetor U متصدی امور قضایی وکشوری
adjudge با حکم قضایی فیصل دادن
dictums U گفته افهار نظر قضایی
circuits U حوزه قضایی یک قاضی دور
dictum U گفته افهار نظر قضایی
legal assistance U کمکهای قضایی شرح علایم
circuit U حوزه قضایی یک قاضی دور
Soc U ازادی دراخذ تصمیم قضایی
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
at the request of U تقاضای
aggregate demand U تقاضای کل
total demand U تقاضای کل
at the instance of U به تقاضای
perverse verdict U درمورد نکات قضایی موضوع صادر شود
cadres U واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
sokeman U فرد ساکن حوضه قضایی لرد یا امیر
cadre U واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
national demand U تقاضای ملی
pop the question <idiom> U تقاضای ازدواج
demand for payment U تقاضای پرداخت
effective demand U تقاضای موثر
complementary demand U تقاضای مکمل
maximum demand U تقاضای بیشینه
market demand U تقاضای بازار
complementary demand U تقاضای تکمیلی
composite demand U تقاضای مرکب
at my request U مطابق با تقاضای من
at the instance of U بر حسب تقاضای
elastic demand U تقاضای با کشش
excess demand U تقاضای بیش از حد
aggregate market demand U تقاضای کل بازار
application for loan U تقاضای وام
joint demand U تقاضای مشترک
request to send U تقاضای ارسال
request substitution U تقاضای تعویض
re claim U تقاضای مجدد
inelastic demand U تقاضای بی کشش
final demand U تقاضای نهائی
factor demand U تقاضای عوامل
aggregate demand function U تابع تقاضای کل
applications U تقاضای کار
application U تقاضای کار
giving U تقاضای رای
gives U تقاضای رای
give U تقاضای رای
judge made law U نظام حقوقی مبتنی بر سوابق قضایی و ارا محاکم
exegesis U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
coroner U هر دو را داراست ولیکن جنبه قضایی ماموریتش بیشتر است
exegeses U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
coroners U هر دو را داراست ولیکن جنبه قضایی ماموریتش بیشتر است
congregationalism U استقلال هرکلیسا برای اداره کارهای قضایی وانتظامی خود
knight marshal U کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
concurrent jurisdiction U رسیدگی قضایی همزمان به چند جرم دادگاه الحاقی یاهمزمان
inelastic demand U تقاضای غیر حساس
individual demand schedule U جدول تقاضای فردی
taxes U تحمیل تقاضای سنگین
soft market U بازار با تقاضای خوب
oyer U تقاضای استماع یا دادرسی
to request issuance U تقاضای صدور کردن
taxed U تحمیل تقاضای سنگین
apply for a divorce U تقاضای طلاق کردن
toa for a job or position U تقاضای شغل کردن
rpo U تقاضای مظنه قیمت
perfectly inelastic demand U تقاضای کاملا بی کشش
perfectly elastic demand U تقاضای کاملا با کشش
law of downward sloping demand U قانون تقاضای نزولی
tax U تحمیل تقاضای سنگین
marginal demand price U قیمت تقاضای نهائی
downward sloping demand curve U منحنی تقاضای نزولی
elastic demand U تقاضای کشش دار
derived demand U تقاضای مشتق شده
demanded U تقاضای خرید کالا
demand U تقاضای خرید کالا
demands U تقاضای خرید کالا
elastic demand U تقاضای انعطاف پذیر
credit application U تقاضای گشایش اعتبار
prohibition U حکم خودداری از اقدام قضایی که دادگاه عالی به محکمه تالی میدهد
permission U اجازه کاربر خاص برای دستیابی به منابع اشتراکی یا قضایی از دیسک
request time out U تقاضای تایم اوت یک دقیقهای
ask for a lady's hand U تقاضای ازدواج با بانویی کردن
To ask for political asylum. U تقاضای پناهندگی سیاسی کردن
put the bite on someone <idiom> U از کسی تقاضای پول کردن
To seek political asylum. U تقاضای پناهندگی سیاسی کردن
callers U شخصی که تقاضای تماس دارد
caller U شخصی که تقاضای تماس دارد
reclamation U تقاضای جبران خسارت کردن
demurrer U تقاضای تاخیر درصدور حکم
To demand prompt payment. U تقاضای پرداخت فوری کردن
planned demand U تقاضای برنامه ریزی شده
layers U برنامهای که تقاضای ارسال کند
call of more U حق تقاضای زیاد کردن مبیع
demur U تقاضای درنگ یا مکث کردن
layer U برنامهای که تقاضای ارسال کند
demurs U تقاضای درنگ یا مکث کردن
excess demand U تقاضای زیادی مازاد تقاضا
demurring U تقاضای درنگ یا مکث کردن
demurred U تقاضای درنگ یا مکث کردن
rts U Send To Request تقاضای ارسال
legalism U اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
demand accommodation U تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
postulancy U تقاضای ورود بدین یا جمعیتی تازه
blue bark U تقاضای هزینه سفر و معاش حرکت
speculative demand for money U تقاضای سفته بازی برای پول
Recent search history Forum search
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1پایان نامہ را در زبان اردو چہ می گویند
1what is Labbad
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
1Leberschwellung
0بیمه نامه مسئولیت مدنی با بیمه ایران منعقد شده است
2هر کاری می کنم متن رو به فارسی ترجمه نمیکنه.
0google translatero emtehan kon hatman jawab mide. متوجه منظورتون نشدم. یعنی دیگه از برنامه شما استفاده نکنم و برم از گوگل ترانسلت استفاده کنم؟ اون که ترجمه هاش داغونه. لطفا راهنماییم کنید من برای پایا
1بازشناسی خصوصیات فضای معماری مدرس‌ها و حجره‌ها درمسجدـمدرسه‌های شاخص دوره‌ی قاجار در تهران
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com